جدول جو
جدول جو

معنی نغز شدن - جستجوی لغت در جدول جو

نغز شدن
(گِ رِ تَ)
زیبا افتادن. جالب توجه و دلنشین شدن:
تازه شد این آب و نه در جوی تست
نغزشد این خال و نه بر روی تست.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیز شدن
تصویر تیز شدن
برنده شدن لبۀ تیغ یا نوک چیزی که کند شده است
کنایه از برانگیخته شدن، کنایه از خشمگین شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
گشاده شدن، گشوده شدن، وا شدن، گشوده شدن گره
کنایه از آمادۀ کار شدن، دایر شدن
بازگشتن
کنار رفتن برای مثال به اصل باز شود فرع و هست نزد خرد / هم این حدیث مسلّم هم این مثل مضروب (ادیب صابر - ۲۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبز شدن
تصویر سبز شدن
به رنگ سبز درآمدن، رنگ سبز به خود گرفتن، برای مثال آبی که ماند در ته جو سبز می شود / چون خضر زینهار مکن اختیار عمر (صائب - لغت نامه - سبز شدن)،
کنایه از روییدن گیاه، برآمدن گیاه از زمین، کنایه از برگ درآوردن درخت، برای مثال هوا مسیح نفس گشت و خاک نافه گشای / درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد (حافظ - ۳۵۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چغر شدن
تصویر چغر شدن
سفت و سخت شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نسق شدن
تصویر نسق شدن
مقرر شدن، برقرار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرز شدن
تصویر هرز شدن
هرزرفتن، خراب شدن و ازکارافتادن پره قفل وکلید ومانندآن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
گشاده شدن (درو مانند آن) گشود شدن مفتوح گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
ترا بردن جابه جا کردن، داستان شدن متل شدن ازجایی بجایی دیگر برده شدن حمل شدن، بیان شدن حکایت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نغه زدن
تصویر نغه زدن
نغ زدن
فرهنگ لغت هوشیار
برافتادن در افتادن، دگر تنیدن باطل شدن زایل شدن، انتقال یافتن وروح انسانی پس ازمرگ جسم خود بجسمی دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک شدن
تصویر نیک شدن
خوب گشتن اصلاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نرم شدن
تصویر نرم شدن
نرم گردیدن، یانرم شدن شکم. اسهال یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غند شدن
تصویر غند شدن
گرد آمدن، جمع شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازک شدن
تصویر نازک شدن
ترد و زود پز شدن گوشت و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چغر شدن
تصویر چغر شدن
سخت و صلب و ستبر گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غنی شدن
تصویر غنی شدن
توانگر شدن بی نیاز شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبز شدن
تصویر سبز شدن
روییدن گیاه و جز آن، ظاهر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لغو شدن
تصویر لغو شدن
باطل شدن چیزی: امتیاز... لغو شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیز شدن
تصویر لیز شدن
لغزانی یافتن، لزج شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منغص شدن
تصویر منغص شدن
تیره شدن مکدر شدن، ناخوش گردیدن ناپسند ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازل شدن
تصویر نازل شدن
از بالا بپائین آمدن، فرود آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لغو شدن
تصویر لغو شدن
((~. شُ دَ))
باطل شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
((شُ دَ))
گشاده شدن، رفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
Opening
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
ouverture
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
abertura
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
apertura
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
apertura
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
Öffnung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
开口
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
otwarcie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
відкриття
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
открытие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از باز شدن
تصویر باز شدن
opening
دیکشنری فارسی به هلندی